انگیزه کارکنان سطحی از انرژی، تعهد و خلاقیت است که کارکنان یک شرکت به آن میبخشند. در هر دو صورت رکود یا رشد اقتصادی، پیدا کردن روشی برای انگیزش کارکنان از اهمیت ویژهای برای مدیریت برخوردار است. انگیزش کارکنان برخی اوقات برای کسب و کارهای کوچک بسیار مشکل است. سازنده یک کسب و کار کوچک زمان زیادی را برای برپا کردن شرکت صرف میکند و از این رو محول کردن مسئولیتها به سایرین از جانب او، کار دشواری است. با این حال کارآفرینان بایستی راه حلی برای چنین مشکلاتی در ذهن داشته باشند. اثرات انگیزش پایین کارکنان در کسب و کارهای کوچک میتواند بسیار مخرب باشد.
کسب و کارهای کوچک همچنان میتوانند یک جو ایدهآل برای انگیزش کارکنان خود ایجاد کنند: کارکنان نتایج مشارکتهای خود را به طور مستقیم مشاهده میکنند و بازخورد آنان نیز میتواند سریع و ملموس باشد. یک نیروی مداوم و انگیزش آرام، سبب میشود تا موسس کسب و کار از فکر کردن روزانه به پیشرفتهای بلند مدت آزاد باشد. علاوه بر این هدایای ملموس و احساسی میتواند به معنای حفظ کارکنان مطلوب باشد. مردم در محیط کار خلاقانه رشد میکنند و دوست دارند در چنین محیطی تمایز ایجاد کنند.
روشهای انگیزش کارکنان
امروزه به میزان انواع روشهای عملیاتی برای کسب و کارها، روشهای مختلفی برای انگیزش کارکنان نیز داریم. با این وجود برخی استراتژیهای مخصوص برای تمامی شرکتها و انگیزش کارکنان آنان وجود دارد. بهترین روش و متد برای انگیزکش کارکنان مربوط به تمرکز از جانب مدیریت است. بدین صورت که مدیریت تمرکز زیادی بر نکات پر اهمیت کارکنان داشته باشد. امروزه ساختار انعطاف پذیر در طراحی شغل و سیستم پاداش باعث افزایش وفاداری کارکنان نسبت به سازمان، بهره وری بیشتر و روحیه قویتر کارکنان شده است.
توانمند سازی
دادن مسئولیتهای بیشتر به کارکنان و تفویض اختیار تصمیم گیری، قلمرو کنترلی کارکنان را نسبت به مسئولیت خود افزایش میدهد و آنان را برای انجام این مسئولیتها مجهزتر میسازد که در نتیجه احساس کسالت و خمودی حاصل از تحت کنترل کسی بودن از بین میرود.
خلاقیت و نوآوری
در بسیاری از شرکتها کارکنان با ایدههای خلاق، از ترس مورد تمسخر قرار گرفتن و یا نادیده گرفتن، ایدههای خود را با رئیس شرکت در میان نمیگذارند. مصوبهها و مسیر منحصر به فرد شرکت در بعضی از سازمانها به قدری ریشهدار شدهاند که کارمندان و خود سازمان را مورد آزار قرار میدهند. زمانی که قدرت خلاقیت از مدیران سطح بالای یک شرکت بر پرسنل خطی و کارمندان القا داده میشود، کارکنان شرکت فرصتهای خوبی برای پیشرفت به دست خواهند آورد. قدرت خلاقیت باعث انگیزش کارکنان و تربیت نیروی کار منعطف با استفاده از تجربیات کارمندان و همچنین افزایش تبادل اطلاعات و آگاهسازی کارمندان میگردد. این پیشرفتها همچنین درجهای از آزادی را برای شرکت اعطا میکنند که باعث میشود محصولات شرکت بتوانند به خوبی با تغییرات بازار خود را وفق دهند و شرکت را در بازار پیشرو گرداند.
یادگیری
در صورتی که در یک شرکت برای کارکنان فرصت یادگیری ایجاد کنند، کارکنان به چالش کشیده خواهند شد. شرکتها میتوانند با دادن وعده و قرار پاداش، کارکنان را وادار به یادگیری دایمی مهارتهای کاری گردانند. برنامههای اعتبار بخشی و دادن مجوز به کارمندان، به عنوان موثرترین راهها برای انگیزش کارکنان و اقزایش دانش آنها معرفی شدهاند. برخی اوقات این برنامهها با افزایش اعتماد به نفس کارکنان، باعث میشوند تلاش کارمند در راستای رضایت مشتری و سازمان افزایش یابد. برای اثبات این ادعا یک آنالیز از فاکتورهایی که باعث ایجاد انگیزه برای یادگیری میشود، به این نتیجه رسیده است که دادن فرصت آموزش به کارکنان، در بهره وری شغل و سازمان نقش بسیار مفیدی را ایفا میکند.
کیفیت زندگی
تعداد ساعات کار در طول هفته برای کارکنان آمریکایی در حال افزایش است و برخی از خانوادهها با داشتن دو فرزند ناچارند ساعات زیادی را در بیرون از خانه برای کسب درآمد صرف کنند. در این شرایط بسیاری از کارکنان به علت پایین بودن سطح رفاه خانوادگی کار خود را رها میکنند. همچنین ساعات کار طولانی باعث کاهش روحیه و در نتیجه کاهش بهره وری کارمندان میگردد. شرکتهایی که برنامههای زمانی منعطفی را برای کارمندان خود تعریف کردهاند، با نیروی کار خلاقتر و با انگیزه تر و در نتیجه بهره وری بیشتر مواجه گشتهاند. ساعات کار منعطف به کارمندان اجازه خواهد داد تا بدون وجود کوچکترین نگرانی در رابطه با زندگی شخصی و اهداف زندگانی، با روحیه بالا کار خود را در محیط کار دنبال کنند. همچنین شرکت ها میتوانند با استفاده از محاسبه عملکرد کارکنان نسبت به میزان پیشرفت آنها پاداشهایی هم درنظر بگیرند.
انگیزه مالی
در بین تمامی موارد برای انگیزش کارکنان ، انگیزه مالی همچنان با اختلاف زیاد در بین بالاترین رتبهها برای دادن انگیزه به کارکنان قرار دارد. تقسیم سود یک شرکت باعث میشود به کارمندان انگیزه تولید محصول با کیفیت، ارائه خدمت با کیفیت یا افزایش کیفیت فرآیند تامین یک شرکت خواهد شد؛ به این دلیل که به هر میزان که سودآوری شرکت بیشتر شود، درآمد کارمند نیز افزایش خواهد یافت. دادن پول و سایر هدایا برای برنامههای رهبری هزینه و پیشرفت فرآیند کاری مفید خواهد بود. پول و پاداش زمانی که به طور مستقیم به ایدهها و دستاوردهای یک کارمند گره خورده باشد، بسیار تاثیرگذار خواهد بود.
تقسیم سود یک شرکت باعث میشود به کارمندان انگیزه تولید محصول با کیفیت، ارائه خدمت با کیفیت و یا افزایش کیفیت فرایند تامین یک شرکت خواهد شد.
سایر انگیزهها
مطالعات زیادی به این نتیجه رسیدهاند که موثرترین راهها برای ایجاد انگیزه میان کارکنان انگیزههای غیر پولی هستند. انگیزههای پولی به این علت که انتظارات نابجایی را تولید میکنند، ناکافی یه نظر میرسند. مدیرانی که موفقیتهای کوچک کارمندان را تشخیص میدهند، محیط همفکری و مشارکت را گسترش میدهند و با کارمندان با انصاف و احترام رفتار میکنند، با کارمندان با انگیزهتری مواجه خواهند شد.
مدیران یک شرکت با برگزاری و در نظر گرفتن ۳۰ پاداش با ارزش (که برخی از آنها هیچ هزینه مالی برای شرکت در پی نداشت)، یک طوفان فکری برگزار کردند. موثرترین پاداشها عبارت بودند از: مرخصیهای ساعتی و توصیه نامهها، که باعث شدند انگیزه و اعتماد به نفس کارکنان بالاتر رود. در طولانی مدت قدردانی از کارکنان، بسیار اقتصادیتر از پاداشهای پولی به نظر میرسند.
در نهایت برنامهای که بتواند سیستم پاداش پولی را با رضایت باطنی کارکنان و خود آموزی آنان ترکیب کند، قویترین روش برای انگیزش کارکنان به حساب میآید.